وَامتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا المُجْرِمُونَ(59)
«و (روز قيامت خطاب شود) اي بد كاران از صفت نيكوكاران جدا شويد»
اين جدايي دو جنبه دارد: تشريعي و تكويني.
الف) تشريع: در روايات داريم كه روز قيامت، خطاب ميشود: گناهكاران از غيرگناهكاران جدا شوند. وقتي چنين شد آتش جهنم كه حيات دارد، اينها را ميگيرد. پيامبراكرم(ص) ميبيند كه امت گناهكار را آتش فراگرفت، بين امت خويش ميآيد و آتش فرار ميكند. خطاب ميشود كه «يا اَحْمَد اَخْرِج مِنْها» اي پيامبرم بيرون برو. وقتي از ميان امتش بيرون ميآيد، دوباره آتش آنها را فرا ميگيرد. باز پيامبر(ص) به ميانشان ميرود و اين كار ادامه پيدا ميكند تاآنجا كه ديگر امري از طرف ذات ذوالجلال نميشود. سپس آنها كه لياقت شفاعت داشته باشند مورد شفاعت شافعين قرار ميگيرند و به بهشت ميروند و آنها كه ليقات ندارند بايد به جهنم روند تا پاك شوند.
اما بايد متوجه باشيم كه جهنم هم از الطاف خداست. جهنم با فرض اينكه قهر خدا است، اما در قهرش رحمت خوابيده است، جهنم آدم را ميسازد. زوائد را از بين ميبرد و كدورت را ميزدايد، مثل سنگ معدن است كه طلا دارد. اگر بخواهيم طلايش را بگيريم بايد در كورهاي با هزار درجه حرارت برود، تا كدوراتش گرفته شود و طلا از غيرطلا جدا شود، آن وقت ارزش پيدا ميكند. آدمي هم كه ميخواهد با حورالعين همنشين شود نبايد كدورت داشته باشد و اين كدورتها بايد از بين برود تا قابليت جذب رحمت واسعه خداوند را داشته باشد. لذا ميگوييم جهنم از الطاف خفيه خدا و بهشت از الطاف جليه اوست.
ب) تكوين: كه معنايش بالاتر از معناي اول است. «و امتازوا اليوم» يك امر تكويني است يعني در خارج از هم جدا هستند، نه تشريعي (كه با هم باشند و امر صادر شود كه جدا شويد) در روز قيامت گناهكار از غيرگناهكار ذاتاً ممتاز است.